معنی نوعی آلیاژ

فرهنگ معین

آلیاژ

[فر.] (اِ.) جسمی که از ترکیب دو یا چند فلز به وسیله ذوب کردن، به دست می آید تا مقاومت آن ها بیشتر گردد.

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

آلیاژ

دو یا چند فلزی که با هم ترکیب میشوند مانند طلا ونقره که با مس ترکیب شوند، هم جوش


فولاد آلیاژ سازی

پولاد همجوش


نوعی

نوعی در فارسی سردکی گنی گونه ای جوری

فرهنگ عمید

آلیاژ

مخلوط دو یا چند فلز از طریق ذوب کردن که خود خاصیت فلزی دارد،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

آلیاژ

هم بستک، هم جوش

واژه پیشنهادی

آلیاژ آهن

فرو منگنز

لغت نامه دهخدا

نوعی

نوعی. [ن َ / نُو] (ص نسبی) منسوب به نوع. مقررشده برای نوع. (ناظم الاطباء). مربوط به نوع: صورت نوعی. حرکت نوعی. (فرهنگ فارسی معین): من ِ نوعی.

معادل ابجد

نوعی آلیاژ

1178

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری